یکی از روزهای گرم تابستان به روستای پدری رفتم ، خیلی تغییر کرده ، درختان کم شده بود و خانه سازی زیاد ، اشتباه نوشتم آپارتمان سازی شده بود و دیگر هویتی بر در خانه ای نمی دیدم ،

تنها درخت توتی که هویت آن منطقه را نشان می داد تک درخت محله ما بود . (درخت زیبای توت )

به سمت تنگه مرغ در حرکت بودم از دره ای که پر از خاطره دوران کودکیم بود عبود کردم ،

چند نفری را دیدم که دوربین بزرگ پایه دار در دست دارند و مشغول گفتگو هستتد ، با سلامی باب گفتگو را باز کردم .

در لین گفتگو متوجه هستم این جوانان برومند مستند ساز هستند و گفتند داریم از طبیعت اینجا فیلم تهیه می کنیم ، در آخر به آنها گفتم می دانید چه کسانی این مستند را نگاه می کنند آنها که طبیعت را دیده اند و دیدن این مستند برایشان تداعی خاطره می شود لدت می برند نه کسانی که با اره به جان طبیعت افتاده اند درخت قطع می کنند و آپارتمان می سازند ،

تایید این توشته را در سیل چند روز اخیر تهران دادیم که رود خانه عصبانی شده بود که به خانه او تجاوز کرده اند و خانه هایی که در روی خانه رود ساخته بودند ویران کرد ،

رود خانه = رود + خانه

صبر رود خانه را دیدید ،

به خانه رود حرمت بگذاریم