مادرم وقتی پاسی از شب می گذشت ، می گفت ،

بچه ها بلند شوید بروید شام را بیاورید و سوراخ سرمون بزاریم و بعد بریم بخوابیم ،

همیشه برام سوال بود سر مگه سوراخ داره که شام را باید توی سوراخ سر بزاریم ؟