کلاسهای کمک های اولیه و آخرین روزهایش .

وقتی به بخش سوختگی رسیدیم از سوختگی سطحی که ناگهان دستمان به ماهی تابه بخورد و یا آب جوش کتری روی پایمان بریرید گفته شد تا سوختن تمامی بدن و افتادان کارگران اسفالت کار درون بشکه قیر و غیره که خیلی غم انگیز بود ، گفته شد .

بحث بر این بود که هنگام سوختگی سطی چه باید کرد . که گرمای درون بدن خارج شود مثل گذاشتن یخ و یا زیر شیر آب گرفتن . و هنگامی که مصدوم را به بیمارستان می خواهیم ببریم و چگونه روی قسمت آسیب دیده را بپوشانیم که هنگام حمل بیمار آسیب بیشتری نبیند .

سوختن با قیر هم باید کره را بر روی بدن بیمار بریزیم و فورا به بیمارسان سوانح سوختگی بیمارستان مطهری در انتهای کردستلن برسانیم . که این نکات را پیمانکاران رعایت می کنند. و تاکید بر این بود در هر شهری زندگی می کنیم باید بیمارستان مخصوص در آن شهر را بدانیم. مثل مسموعیت ، شکستگی و الا آخر

این مطلب خاطره بسیار تلخی را برای من تداعی کرد ،

یکی ا ز عزیزانم در چهل سال قبل توسط کپسول های گاز خانگی که نشتی داشت دچار حریق شد و از دنیا رفت .

کلاس بسیار جالب و جذاب است و معلم بسیار با هوش است و طوری درس می دهد که در ذهن باقی می ماند ،

انتهای کتاب رسیده ایم هشتاد در صد مطالب گفته شده را در زندگی تجربه کرده ام .

فردا امتحان پایان ترم است ، به امید روزی که به توانم از این اندوخته ها استفاده ببرم .

و هرگز شماره 115را فراموش نکنیم ،

تشکر فراوان از معلم مهربانم .