پس از مدتی سوار بر مترو
مدتی بود پیش نیامده بود سوار برمتروی شهرم شوم
دیروز این سعادت نصیبم شد ،
خط جدید مترو که در نزدیکی خانه ما تازه شروع به کار کرده بود ، سوار شدم ، پله برقی نو تمیز ایستگاه مترو تمیز بدون هیچ بر چسبی بر دیوار ، وتابلو های راهنما ، به طرف سکو، برام جالب بود، به رنگ خط مسیر مترو ،صورتی رنگ بود ، واما رنگش خیلی کم رنگ بود ، و به راحتی از دور نمی توانستی مسیر خود را پیدا کنی ، ولی عالی بود ، فقط رنگش پریده بود یا به خاطر روزه چشمان من کم رنگ می دیدند و یا نمی دانم شما بهتر می دانید ، !!!!
سوار بر مترو شدم هر ایستکاه تعداد بی شماری مسافر جوان که از کار و یا دانشگاه بر می گشتند سوار شدند و مترو جوان شد ،
وقتی خط را عوض کردم و خط دیگری را انتخاب کردم ، به سکوی روبروی خود نگاه می کردم مملو از جمعیت بود با همان ویژگی جوانی ،
به فکر فرو رفتم و آنها را چهار نفر ، چهار نفر تقسیم کردم و سوار بر وسیله عمومی کردم ناگهان دیدم شهر قفل شده هیچ حرکتی ندارد ، و همه در ماشین به خواب رفته اند و منتظر طلوع صبح ،
واقعا مترو وسیله ای بسیار عالی است ،
وقتی می خواستم صندلی مترو را ترک کنم دیدم عزیز ی که اب نوشیده بود بطری نیمه پر از اب را روی صندلی خود رها کرده و.......
بطری نیمه پر را با خود از قطار خارج کردم و ان را درون سطل زباله انداختم ،
قدر عافیت کسی داند
که به مصیبتی دچار شود .