به یاد مادرم

او اول ماه های قمری اش رشته می پخت

وبین همسایه های کوچه تقسیم می کرد .

وقتی اش تقسیم می شد شکر خدا می کرد و می گفت

برای سلامتی بچه هام پختم ،

وقتی می گفتیم چرا همیشه ، اش رشته ؟

خیلی قاطع می گفت :

رشته کار می‌آید دستم .

او اعتقاد داشت روز اول ماه یک نفر که او تعیین کرده بود

اول بیاید خونه را پابزاره

تازه اون پا پری به تمام اتاق ها باید سر بزنه ،

و بلند بگه ، سلامتی آوردم، دل خوش .......... .

امروز به یاد او، در خانه پدری اش اول ماه پخته می شود ،

ماه شعبان خوبی داشته باشیم

و رشته کار را بدست بگیریم و

آماده ماه مبارک رمضان بشویم

آش رشته