پیاده روی
تصمیم گرفتم جهت پیاده روی صبح را عوض کنم و تنوعی بدهم ،
از شرق به غرب پیاده روی را شروع کردم
صبح زود همه جوانان با سرعت در پیاده رو به سمت محل کار خود می رفتند ، مسافران مترو بودند
از کنار نرده های دانشکده مدیریت می گذشتم باغچه های زیبای آن بی نظیر بود تمیز و مرتب و شاداب بود ،
وقتی به درب وردی رسیدم و داخل را نکاه کردم تابلویی دیدم که خوشحال شدم ، نوشته بود به سمت پارکینگ دانشجویان
گفتم خدا را شکر که پارکینگی را اختصاص داده اند به دانشجو خوشحال کننده بود ، (داخل دانشکده )
این از دانشجوی امروز
تا از دانشجوی پریروز بنویسم
+ نوشته شده در سه شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت 19:18 توسط هما اثباتی
|