رفتارهای درست
این خاطره سال 51 است ،
به کلاس آشپزی می رفتم ، خانمی بود به اسم قزی که کار های جزئ داخل آشپزخونه را انجام می داد ،
کلاسهای زیادی در این مجموعه بود ،
آشپزی، خیاطی ، قلاب بافی ، ورزشی و غیره ، کارهای پزشکی ،جزئ ،انجام می شد.
و چون یک مرکز دولتی بود تقاضا برای ثبت نام زیاد بود و زود ظرفیت تکمیل می شد ،
به کلاس آشپزی رفتم تا از زمان ثبت نام کلاس خیاطی مطلع شوم ، و اما
امروز داستان خانم قزی را داریم
القصه ،
وقتی زنگ تفریح می شد دانش آموزان، که همه بزرگسال بودند ، برای خوردن آب خنک به آشپزخونه می آمدند تا از آب خنک یخچال استفاده کنند. ، آبسرد کن نداشتیم ،
اما خانم قزی نزدیک زنگ تفریح ، شیشه های آب خنک را داخل ظرفشویی می ریخت و بعد آب گرم داخل شیشه ها می کرد.
و قتی دانش آموز درب یخچال را باز می کرد با آب گرم مواجه می شد ، و آنجا را ترک می کرد ،
بعضی خاطره ها هرگز از یاد نمی رود.
درست باشیم ،
رفتار قزی گونه نداشته باشیم
قزی خانم ، آب گرم ، یخچال ، زنگ تفریح ،