کوفته های مادرم
مادرم یک دیگچه مخصوص پختن کوفته داشت ،
همه چیز اون خونه با اجر های بهمنی قزمزش قانون داشت حتی پختن کوفته .
کوفته های اوبی نظیر بود وقتی همه کوفته ها ی توی دیگچه میامدن روی اب تماشایی بود
اخه کوفته ها روی چراغ سه فیتیله ای پخته میشد خیلی اروم .واما
یواش یواش کوفته ها می رفتن ته دیگچه و اب روی کوفته ها نارنجی میشد که نشان از پختن کوفته بود .
وقتی از مدرسه می امدیم از درب حیاط می فهمیدم ناهار کوفته داریم چون بوی مرزه تمام حیاط را گرفته بود ،
چه خوشمزه بود وقتی قاشقت را فرو می کردی داخل کوفته و یک الوچه باد کرده و زیبا داخل کوفته می دیدی .
مادر جان روحت شاد باشه
+ نوشته شده در دوشنبه ششم مرداد ۱۳۹۹ ساعت 9:59 توسط هما اثباتی
|