شوخی باد
باد امد ،
بند لباسهارا پاره کرد
لباسها را با خود برد
پنجره را شکست
وارد اتاق شد .
گلدان را انداخت ،
گرد و خاک فضای اتاق را پر کرد .
همه جا را ویران کرد
بعد لبخندی به من زد و گفت :
شوخی کردم
+ نوشته شده در سه شنبه نهم دی ۱۳۹۹ ساعت 7:51 توسط هما اثباتی
|