رادیو
چه اسم زیبایی رادیو
دیشب در برنامه حال خوب تی وی ، گفتند از رادیو بگویید و یا در باره آن بنویسید ،
به یاد اولین رادیو مان افتادم ، ان موقع ها دیوار اتاق ها صاف نبود یک تاقچه ای داشت ، که ما به آن می گفتیم بخار ی ، که بسیار هنر مندانه و باگچ بری های زیبا تزیین شده بود. و زیباترین ها بر روی آن قرار می گرفت ، قران و آیینه عضو اصلی بودند ، و بعد چراغ گرد سوز و یک کبریت کنار چراغ گرد سوز قرار می گرفت ،
رادیو آمد آنرا طوری روی تاقچه اتاق (همان بخاری ) قرار داده شد که از تمام قسمت های اتاق دیده شود و صدایش به گوش همه برسد یک جعبه چوبی که کلی دکمه روی آن داشت و فقط پدر می توانست آنرا روشن کند ، وقتی رادیو را روشن می کردی اول لامپ های داخل آن روشن میشد که باید صبر می کردی تا داغ شود و همه در سکوت بودیم که ناگهان یک صدای خش خش بلند میشد و پدر می گفت: موج رادیو را باید تنظیم کنم ،و بعد رادیو به صدا در می امد ، و ما کنجکاو که از کجا این آدمها رفته اند توی این جعبه ، هرچه از راز و رمزاین جعبه صدا دار بنویسم کم نوشته ام ،
الان من عاشق رادیو هستم خیلی دوستش دارم گوش کردن به برنامه رادیو "حال خوب" به من می دهد ،رادیو جایگاه خوبی در قلب من دارد ، چه داستان شبی از رادیو گوش کردیم و چه نمایشنانه هایی و چه صداهایی پر از احساس .
اولین صدا برای من رادیو بود .